لذت برقراري ارتباط
لذت برقراري ارتباط
از چرند و پرندهاي قديمي نتوركرها خسته
شدهايد؟ احساس ميكنيد وقتتان را (باز هم) هدر دادهايد؟ از اقدام كردن
ميترسيد؟ اي كاش در موقعيت ديگري بوديد؟ اين ايدهها را بخوانيد و گام
بعدي را در برقراري ارتباطات برداريد.
باني راس پاركِر (Bonnie Ross-Parker)
قصد من از نوشتن اين مقاله آن است كه
«ايدههاي جديد» زيادي به شما بدهم كه با آنها بتوانيد شبكهي ارتباطي خود
را دوبارهسازي كرده و تجربيات خود را از سطح «پيش پا افتاده» به سطح عالي
ارتقاء دهيد. با من همراه هستيد؟
بياييد قبول كنيم. فرقي نميكند كجا مسكن
داريد، با چه شركتي كار ميكنيد يا چه محصولي را معرفي مينماييد، بازار
هر شغلي اشباع شده و پر از رقابت است. اغلب مردم ميخواهند كارت ويزيت به
شما بدهند و واقعاً فكر ميكنند كه دادن يك كارت ميتواند كارشان را
پررونق كند. شايد اين روش به درد برخي نتوركها بخورد ولي بهنظر من، راه
بهتري هم وجود دارد.
در طي دوران حرفهايام روشهايي را براي برقراري ارتباط با ديگران انتخاب كردهام كه متفاوت و مهيج باشد.
در حالي كه شبكهسازي (networking)، كاري سازمانيافته و سامانيافته و روندي براي ملاقات به ديگران است برقراري ارتباط (connecting) يعني وارد گفتگو شدن، گوش دادن، يافتن راههايي براي حمايت و كمك به ديگران و خوشفكر بودن.
هر كاري كه انجام ميدهيد نشانهاي است از نوع باور، استعداد و فداكاري شما. با انتخاب روشي آگاهانه و از روي توجه و همدلي براي برقراري ارتباط
با ديگران ميتوانيد نقاط مشتركي ميان خود و آنها بيابيد. وقتي بهمرور
ارزشهايي از خود نشان ميدهيد، ديگران تحت تأثير قرار ميگيرند.
بهزودي متوجه
ميشويد كه اگر فردي قابل اعتماد، نكتهبين، توجه كننده، بخشنده و شاد
باشيد، وضعيت سود و زيان شما بهبود پيدا خواهد كرد.
مردم ترجيح ميدهند با افرادي كار كنند كه
دوست دارند و نقاط مشترك بينشان وجود دارد. در شبكهسازي عادي، افراد كاري
ندارند كه آيا «اشتراكي» وجود دارد يا نه و تنها تلاششان بر پخش كردن هرچه
بيشترِ كارت ويزيت است! بايد به آنها گفت خب، وقتي به دفتر كار خود
بازگشتيد چه؟
وقتي ما با ارزشها و احساسات دروني خود
مرتبط ميشويم ميتوانيم آگاهانه، استعدادهاي خود را با ديگران قسمت كنيم.
به عبارت ديگر، پيشاپيش ميدانيم چه كسي هستيم و چه چيزي براي ديگران
داريم.
برقراري ارتباط يعني:
«چه چيزي ميتوانم پيشنهاد بدهم كه به شما كمك كند؟
چه كسي را ميشناسم كه شما ميخواهيد با او آشنا شويد؟
چه چالشهايي در پيش رو داريد كه من ميتوانم راهحلي براي آنها ارائه دهم؟»
(آيا هنوز با من همراه هستيد؟)
سه استراتژي خاص در روش لذت برقراري
ارتباط وجود دارد: متمايز بودن، بهياد ماندن و تغيير ايجاد كردن. وقتي در
مراسمي حضور داريد و اين استراتژيها را بهطور مستمر و آگاهانه پياده
ميكنيد، هيچ مرزي براي نتايجي كه ميتوانيد بهدست بياوريد وجود ندارد.
مهارتهاي ارتباط مؤثر، شما را در زندگي و كار ياري خواهند نمود.
بياييد با اين سه استراتژي شروع كنيم...
استراتژي شماره يك : متمايز بودن
همه روزه افراد براي بهدست آوردن سهم خود
از كارشان، سر و صداي زيادي به راه مياندازند. واقعيت اين است كه اگر
نتوانيد شخصيت خود و محصولات و يا خدماتي كه ارائه ميدهيد را متمايز
كنيد، ايجاد اطمينان در مشتريهايتان كار بسيار نفسگيري خواهد بود. متمايز
بودن در زندگي و كار، فوايد خود را دارد. در دنياي كاري، «مشابه» يعني
ضرر.
وقتي متمايز هستيد به محصولات و يا خدمات خود اعتماد به نفس و باور داريد و علاقهي پاك خود را براي كمك به ديگران نشان ميدهيد.
با جدا شدن از ديگران، بيهمتا بودن خود
را نشان ميدهيد. در حالي كه ارزش خود و آنچه ارائه ميكنيد را بالا
ميبريد بهياد داشته باشيد كه موفقيت شما در فروش، رابطهي مستقيمي با
توانايي شما در برقراري ارتباط دارد. هدف شما در موقعيتهاي شبكهسازي، گوش
دادن، ياد گرفتن و آغاز گفتگو و يافتن راههايي است كه بتوانيد مهارتها،
ايدهها، راهحلها و پشتيباني خود را به افرادي كه ميبينيد برسانيد.
در دنياي كاري، متمايز بودن، امتيازي در
عرصهي رقابتي به شما ميدهد و عاملي حياتي براي موفقيت شماست. يادتان
باشد هرچه بيشتر حرف بزنيد، كمتر ياد ميگيريد. هرچه بيشتر گوش دهيد،
بيشتر ياد ميگيريد. اين نكته را دِيل كارنگي به بهترين وجه بيان كرد «با
توجه نشان دادن به ديگران در طول سه ماه ميتوانيد دوستان بسياري پيدا
كنيد و با مورد توجه ديگران قرار گرفتن، شايد سه سال طول بكشد كه دوستي
پيدا كنيد.» وقتي حالت بزرگوارانهي خود را نشان ميدهيد، ديگران متوجه
ميشوند. شك نكنيد.
استراتژي شماره دو : بهياد ماندن
دو عامل در استراتژي بهياد ماندن نقش دارند: ظاهر و رفتار.
عامل اول : ظاهر
چرا لَري كينگ هميشه بند شلوار ميپوشد؟
چرا باب هاپ هميشه يك چوب گلف بههمراه دارد؟ آيا كسي هست كه ظاهر منحصر
به فرد باربارا بوش را نشناسد؟ دست است كه اين افراد، مشهور هستند؛ ولي
هميشه حالت منحصر به فرد آنها قابل تشخيص بوده است.
يكي از همكاران من هميشه كراواتهاي
غيرمعمولي ميبندد. دوست ديگرم كه نتوركر موفقي است هيچ وقت بدون كلاه در
انظار عمومي حاضر نميشود. خودم هميشه چكمهي كابويي به پا ميكنم. ويژگي
ظاهري خاص من همين است. مردم به آن توجه نشان ميدهند. هميشه ميگويم «اگر نميخواهيد بهياد بمانيد چرا خود را چشمگير نشان ميدهيد؟»
احتمالاً طراحي كه ظاهر خاص به شما در
برقراري ارتباط با ديگران كمك ميكند. ديگران كنجكاو ميشوند. در هنگان
شبكهسازي حواستان به افرادي كه به ظاهر شما توجه ميكنند باشد. گفتگو را
با طرح سوالاتي آغاز كنيد. اظهار نظر دربارهي ظاهر افراد، راه خوبي براي
گشايش باب گفتگو است. يادتان باشد كه افراد عاشق اين هستند كه دربارهي
خودشان صحبت كنند. پس يك شنوندهي عالي باشيد.
عامل دوم : رفتار
رفتار، دو وجه دارد. ديگران ميتوانند ما
را به دلايل منفي (اصلاً خوب نيست) يا دلايل مثبت (بله!) بهياد بياورند.
خيلي ساده است؛ تأخير داشتن، شكست در پيگيري، ورّاجي، وسط حرف ديگران
پريدن و ناخنخشكي، خصوصيات شخصيتياي نيستند كه باعث رشد ارتباطات شوند.
از طرف ديگر، نوشتن يادداشت تشكر، عمل به
وعدهها، نوآوري، سخاوت و ابتكار، خصوصيتهايي عالي است كه بهياد ميماند.
در زمان شبكهسازي، با آنهايي مرتبط شويد كه مانند افرادي كه دلتان
ميخواهد با آنها كار كنيد باشند.
ظاهر و رفتار شما
درمورد اينكه افراد با شما احساس راحتي و ارتباط داشته باشند يا نه نقش
بسيار مهمي دارند. ارزش بهياد ماندن را دست كم نگيريد.
لازم به ذكر مجدد است كه در بازار شلوغ امروز بهتر است شما را به دلايل مثبت بهياد بياورند.
استراتژي سوم : ايجاد تغيير
وقتي آرزو داريد تغييري ايجاد كنيد بايد
از شخصيتي كه داريد، آنچه ميگوييد و آنچه انجام ميدهيد آگاه باشيد.
آمادهي شنيدن و خدمت كردن به ديگران باشيد تا توانايي شما براي ايجاد
تغيير در زندگي ديگران افزايش پيدا كند. وقتي تغييري ايجاد ميكنيد،
بهمرور هر ارتباطي كه داريد به تجربهاي مثبت تبديل ميشود. بدين ترتيب
شما با رفتار خوبتان، استاندارد بالايي را براي طرز رفتار با ديگران معرفي
ميكنيد.
ايجاد تغيير، الگوي فكري شبكهسازي سنتي را از «چي براي من داره» به «چي براي او داره» تبديل ميكند.
توجه و حمايت پاك شما از ديگران، روابطي پايدار را بهوجود ميآورد كه در گذر زمان به باعث بهبود وضعيت كاري شما ميشود.
به تجربياتي كه داشتيد فكر كنيد؛ زماني كه
فردي، تغييري در زندگي شما ايجاد كرد. او به شما كمك كرد، از شما پشتيباني
كرد، مسير خود را عوض كرد تا نياز شما را برآورده سازد. شما نيز ميتوانيد
همين پشتيباني را به فرد ديگري بدهيد و تغييري در زندگي او ايجاد كنيد.
انتخاب با شماست.
همكاران و دوستان خود را به مراسم بعدي كه
در پيش رو داريد دعوت كنيد و در آنجا آنها را با افرادي كه ميدانيد نياز
دارند آشنا كنيد. افرادي كه ميشناسيد را با افرادي كه به آنها احتياج
دارند آشنا كنيد. ثابت كنيد فردي هستيد كه مشتاق و آرزومندِ كمك به ديگران
است. كمي راه خود را طولانيتر كنيد تا كمكي يا راهحلي را به فردي
برسانيد.
هر ارتباطي كه برقرار ميكنيد، پنانسيل
اين را دارد كه تغييري مثبت در زندگي شخصي و حرفهاي شما ايجاد كند. ولي
در دنياي شبكهسازي، افراد بيشتر تمايل دارند كه پيش از ايجاد تغيير در
زندگي ديگران، چيزي بفروشند.
وقتي اول به ديگران خدمت كنيد و آنها را بر برنامهي كاري خودتان اولويت دهيد، تغييري در زندگي آنها ايجاد كردهايد.
مردم با آنهايي كار ميكنند كه برايشان ارزش و بها به ارمغان بياورند.
هرگز نخواهيد دانست كه با چهكسي ملاقات
خواهيد كرد و چه تأثيري ميتوانيد بر زندگي او داشته باشيد. هرگز نخواهيد
دانست كه با چهكسي ملاقات خواهيد كرد و او چه تأثيري بر زندگي شما خواهد
گذاشت. مردم به آنچه ميگوييد گوش ميدهند، به ظاهر شما توجه ميكنند،
اعمال شما را زير نظر دارند. تصميم بگيريد كه هر كجا و هر زمان، تأثيري
مثبت و بهياد ماندگي از خود بهجاي بگذاريد. بدانيد كه با خدمت كردن به
ديگران در مسير خود ميتوانيد تغييري در زندگي آنها ايجاد كنيد.
تصور كنيد با استفاده از لذت برقرار
ارتباط و حفظ و نگهداري از آن چه تأثيرات مثبتي بر زندگي و كار خود خواهيد
گذاشت. از همين الآن دست به كار شويد. از شما ميخواهم زندگي را اينگونه
تجربه كنيد: در هر ارتباطي كه برقرار ميكنيد، لذتي
بيابيد. وقتي براي هر ارتباط خود ارزش قائل شويد و آنرا بهحساب آوريد،
ديگران متوجه خواهند شد. و در اين حالت، شبكهسازي را از ديدگاه كاملاً
جديد تجربه خواهيد نمود. امتحانش كنيد. و نتايج فوقالعادهي آنرا انتظار
داشته باشيد.
+ نوشته شده در دوشنبه بیستم مهر ۱۳۸۸ ساعت 2 PM توسط لیدر
|